مجله علمی خبری اینفو
معنی نام آزاد
آزاد : 1- رها شده از گرفتاري يا چيزي آزار دهنده، فارغ، آسوده، بي دغدغه خاطر؛ مختار، صاحب اختيار؛ 2- (در گياهي) درخت جنگلي (آزاد درخت)؛ 3- (در قديم) نجيب، شريف، آزاده؛ 4- (در قديم) (شاعرانه) صفتي است براي بعضي گياهان.
معنی نام آشور
آشور : 1- (در قديم) آشوردن؛ 2- (در موسيقي ايراني) گوشهاي در دستگاههاي ماهور، نوا و راست پنجگاه؛ 3- (اَعلام) 1) نام پسر دومِ سام پسر نوح؛ 2) (در قديم)(= آسور) ربالنوع مورد پرستش مردم كشور آشور؛ 3) آسور يا آشور نام سرزمينِ تمدن آشور.
معنی نام آصف
آصف : (عربي از عبري) (اَعلام) 1) آصف [ابن برخيا]، نام دبير يا وزير حضرت سليمان نبي(ع) كه در قرآن كريم ذكر آن رفته است؛ 2) (در قديم) عنوان و لقبي بوده براي وزيران.
معنی نام آکام
آكام : (عربي) 1- سرزمين فراز، سرزمين بلند، زمينهاي بلند؛ 2- تپهها.
معنی نام آلان
آلان : (= الان، اران) [اران/arrān/ = آران، آلان و الان: آر (= آريا) + ان (پسوند مكان)]، 1- روي هم به معني سرزمين آرياييها؛ 2- (اَعلام) نام سرزميني در شمال غربي ايران كه روسها به آن نام آذربايجان را دادهاند. اعراب نام پارسي اين شهر (آران) را تغيير داده و اران (بر وزن شداد) ناميدند.
معنی نام آمین
آمين : (معرب از عبري) 1- (در حالت شبه جمله) برآور، بپذير، اجابت كن؛ 2- از نامهاي خداوند جل شأنه. [معمولاً پس از دعا بر زبان ميآورند]؛ 3- (در عبری) محکم، امین، حقیقی.
معنی نام آیدین
آيدين : (تركي) 1- به معني روشنايي، روشن، آشكار، شفاف، نوراني، صاف، معلوم، واضح؛ 2- روشنفكر؛ 3- (اَعلام) 1) نام شهري در جنوب شرقي ازميرِ تركيه؛ 2) نام سلسلهاي از امراي ولايت ليديا.
معنی نام آیین
آيين(آئین) : 1-(پهلوي)كيش، روش، دين، شيوهي مناسب و مطلوب؛ 2- (در قديم) جلال و شكوه، عادت و خوي.
معنی نام اِبراهیم
اِبراهيم : (عبري) 1- پدر عالي؛ 2- (اَعلام) 1) سورهي چهاردهم از قرآن كريم داراي پنجاه و دو آيه؛ 2) ابراهیم: از پيامبران بنی اسراییل، ملقب به خلیل الله، پدر اسحاق و اسماعیل، که گفته می شود معاصر همورابی بوده است و عربها و یهودیان خود را از تبار او می دانند. بنای کعبه منسوب به اوست؛ 3) ابراهیم: [قرن اول هجری] نام فرزند پیامبر اسلام(ص) كه در كودكي وفات يافت؛ 4) ابراهیم: شاه عثمانی [1049-1058 قمری]، که جنگی طولانی با ونیز آغاز کرد، سرانجام خلع و کشته شد؛ 5) ابراهیم ابن ادهم: (= ابراهیم ادهم) [قرن 2 هجری] عارف و زاهد ایرانی، از پیشگامان و بزرگان نهضت تصوف، که گفته می شود از شاهزادگان بلخ بود؛ 6) ابراهیم ابن اغلب: بنیانگذار و نخستین امیر [184-196 قمری] سلسله ی بنو اغلب؛ 7) ابراهیم ابن منصور نیشابوری: [اوایل قرن 6 هجری] نویسندهي ایرانی، مؤلف کتاب قصص الانبیا، در سرگذشت پیامبران؛ 8) ابراهیم ابن ولید: سیزدهمین خلیفهي اموی [126-127 قمری]؛ 9) ابراهیم تیموری: [796-838 قمری] شاهزاده ی گورکانی، پسر شاهرخ، حاکم بلخ و تخارستان؛ 10) ابراهیم شاه قاجار: [قرن12 هجری] شاهزادهي سلسلهي افشاریه، برادرزادهي نادرشاه و از مدعیان سلطنت، که بر ضدّ برادرش عادل شاه در اصفهان قیام کرد و او را مغلوب و متواری کرد و خود به سلطنت نشست؛ 11) ابراهیم صفوی: (= سلطان ابراهیم میرزا) [946-984 قمری] شاهزادهي صفوی، نوهي شاه اسماعیل اول، شاعر، خوشنویس، هنردوست و گرد آورندهي اثرهای هنری. گفته میشود کتابخانهاش شامل 4000 جلد کتاب بوده است؛ 12) ابراهیم غزنوی: دهمین شاه [451-492 قمری] سلسلهي غزنویان پسر سلطان محمود. [این نام در اصل «ا ب ر ا م» به معنی «کسی که پدرش والامقام است» بوده و بعدها «ابراهام» به معنی «پدر حمایت بسیار» شده است و در قرآن 69 بار به صورت «ابراهیم» آمده است. (برهان قاطع به اهتمام دکتر معین، ص81 پاورقی نام ابرهام)].
معنی نام ابوالفضل
ابوالفضل : (عربي) 1- پدر فضل؛ 2- (اَعلام) 1) ابوالفضل عباس(ع): (= عباس بن علي)، ) عباس. 4- 1) ؛ 2) ابوالفضل جعفر: (= مقتدر) خلیفهي عباسی [295-320 قمری]، که در زمان او قرمطیان مکه را غارت کردند، حاجیان را کشتند و راه حج را بستند. او دو بار از خلافت خلع شد و باز به خلافت رسید. تا بار سوم در جنگ با شورشیان کشته شد.